در بندِ نفسِ عمیق
پنجشنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۶، ۱۱:۰۰ ق.ظ
در بندِ نفسِ عمیق
آن چه «نفسِ عمیق» را بیش از هر چیز دیگر در ذهن خیلیهایمان زنده نگاه
داشته حسوحال و فضای تاثیرگذار آشنایی بود که روزگاری گذارانده بودیم،
نمایش آه و حسرتها و ناکامیها و دلخوشیهای کوچک دورانی کدر و غمگین.
همان که حلقهی گمشدهی فیمهای بعدی شهبازی (دربند، مالاریا) شد. در این
فیلمها هر چند شهبازی از لحاظِ تکنیکی مسلطتر به نظر میآید اما به همان
میزان فیلمهایاش بنجلتر شد. فیلمهایاش پر شد از صحنههایی سرد و خشک و
بیروح که در کنارِ ذهنیتِ عقبماندهی فیلمساز از دختر شهرستانی و پدر و
برادرِ هیولای سنتی نگذاشت آن تجربهی خوش دوباره تکرار شود. مالاریا پر
بود از دستمایههای نفسِ عمیق اما در ذهنیتِ دمُده فیلمسازش .
