داستان یک روح
اگر دنبال خلاصهی داستان فیلم هستید تنها نامِ آن کفایت میکند، داستانِ یک روح. داستان روحی که سراغِ تکهی جاگذاشتهی خویش میگردد. «خیلی کوچیک اونا رو تا میکردم و جاهای مختلفی قایمشون میکردم که اگه یه وقتی خواستم برگردم یه تکه از من اونجا منتظرم باشه».
من کمتر فیلمی به خاطر دارم که این چنین به دفعات بیهیچ تغییر محسوسی لحن و فضا عوض کند. مایههای فیلمهای ترسناک، عاشقانه، رازآمیز را بگیرد و تغییر مسیر دهد و سر از حوزهای دیگر برآورد. سادهتر از خیلی (در ظاهر) زمان را، پیچیدگیهایش را به تصویر بکشد، از جهانی موازی بگوید. چنین خوددارانه اما عمیق احساسات را برانگیزاند (سکانس غذاخوردنِ اِم). فیلمی پرپیچوخم (در باطن) که با کمترین جلوهنمایی از دیالوگ، دکوپاژ، تدوین و موسیقی بهره میگیرد تا دنیایی چنین زنده و گسترده بیافریند.
َA Ghost Story (David Lowery, 2017)